حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محمد ناصر تقوی
«بسم الله الرحمن الرحيم » الحمد لله ربّ العالمین ، و الحمد لله الذي لا مُضادّله في مُلکه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره ، الحمدالله الذی لا شریک لَهُ في خلقه و لا شبیهَ لَهُ في عَظَمَتِه . ( بخشی از دعای افتتاح ) وصلّی الله علی سیدّنا و نبیّنا محمّد صلّی الله علیه و علی آله الطاهرین و اصحابه المنتجبین . عبادالله ! أُوصیکم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه .خود و شما را به پرهیزگاری و تقوای الهی و توجه و پیروی از دستورات الهی توصیه می کنم . پرهیزگاری و امنیت از بزرگترین خواسته ها و تمایلات انسانی اینست که در محیط آسوده و امن زندگی کند . انسان همان مقدار که تمایل به امنیت دارد از نا امنی بیزار است . از امنیت تعاریف مختلفی گفته شده و شاید کوتاه ترین و ساده ترین و در عین حال مهم ترین نکته در تعریف امنیت نکته ای باشد که برخی گفته اند :« نکتهء اصلی در خصوص امنیت، رهایی از هر نوع خطر و تهدید است »[ Barry Buzan , people,states and fear , U.K., 1987 ] امنیت همانگونه که از لحاظ دامنهء تهدید و خطر انواع و گونه هایی مثل امنیت فردی ، امنیت جمعی ، امنیت ملی ، امنیت بین المللی و … دارد از حیث نوع مخاطرات به دو نوع امنیت سخت افزاری و نرم افزاری تقسیم می شود . یعنی فقط امنیت در مسایل فیزیکی و مادی قابل تحلیل نیست بلکه امنیت نرم افزاری که مرتبط با عناصر غیر فیزیکی مثل ذهن و روان است نیز بسیارمهم و قابل توجه است . چه بسا امنیت عینی و سخت افزاری موجود باشد ، ولی امنیت روانی و امنیت ذهنی برای یک فرد یا اجتماع به این سادگی قابل دسترسی نباشد . در آموزه های اسلامی نیز این امنیت – در هر دو بُعدش – بسیار مورد توجه واقع شده است و پیامبر گرامی حضرت محمد مصطفی (ص) از وجود امنیت به عنوان « نعمت » یاد می کند که در کنار سلامتی و « صحّت » به عنوان « نعمت های مجهول » یعنی ناشناخته ، که ارزش و قدرشان آنچنان که باید و شاید شناخته نشده و نمی شود ، قرار دارد . ” نعمتان مجهولتان : الصحة و الأمان ” یعنی معمولاً انسانها همچون ماهی در آب غرق در نعمت سلامتی و امنیت هستند و قدر و ارزش آنرا نمی دانند . همانند اتمسفر و هوایی که در آن تنفس می کنیم و تمام نعمات دیگر ما در این اتمسفر قابل تحقق است ، امنیت هم اگر نباشد بسیاری از نعمات و لذائذ و آرامشهای دیگر معنی نخواهد داشت . به همین جهت است که حضرت علی (ع) آن را گواراترین نعمت می داند و می فرماید :” لا نعمة أهنأ ُ مِنَ الأمن ” نعمتی گواراتر از امنیت نیستو می فرمایند که اساساً آسودگی و رفاه زندگی در وجود و برقراری همین « امنیت » نهفته است :” رفاهیّةُ العیش في الأمن ” [ هر دو مورد غررالحکم ] حال با این توضیحات ، انسان پرهیزگار که قلبش در سایهء به یاد خدا بودن در آرامش است و به اقتضای پرهیزکاری اش ، خُلق نیکو و رفتار مدارا جویانه با مردم دارد و حتی با این سلاحِ مدارا در دایرهء امنیت نسبت به مخالفین خود نیز قرار می گیرد ( مَن داری اضداده أمِنَ المحارب / حضرت علی (ع) ) ؛ هم در این دنیا از این امنیت و آسایش برخوردار خواهد بود و هم در جهان دیگر . جهانی که انسان بسی بیش از این جهان نیازمند امنیت و رهایی از خطر است . چرا که این وعدهء الهی است که متقین و پرهیزکاران در « جایگاهی آسوده و امن » در جهان آخرت جای می گیرند :” إِنَّ الْمُتَّقِينَ فِي مَقَامٍ أَمِينٍ فِي جَنَّاتٍ وَعُيُونٍ ” ( دخان / ۵۲-۵۱ )همانا پرهیزکاران در جایگاه امنی قرار دارند . در میان باغها و چشمه ها ….. حال انسان ِ عاقل که به حکم عقل خود و فطرت سلیم انسانی خود طالب امنیت و آسایش است چه باید بکند ؟ چه راهی را باید انتخاب کند ؟ قطعاً راهی که به امنیت و آسایش ختم شود و اساساً چنانکه حضرت امیر (ع) می فرمایند : برای انسان عاقل سزاوار و شایسته نیست که بر کانون خوف و اضطراب و ترس بایستد در هنگامی که راهی را به سوی امنیت می یابد :” لا ینبغي للعاقِل ِ أن یُقیمَ علی الخوف ِ إذا وَجَدَ إلیَ الأ منِ سبیلاً ” ( غررالحکم )عقل ما حکم می کند که در این دنیا و زندگی این جهان خود با تقوی و پرهیزکاری امنیت دو جهان را برای خود داشته باشیم . چه وعده ای مطمئن تر و راستین تر از وعده های الهی داریم ؟ چه راهی و هدفی حقیقی تر از مسیر و راه ” انّ المتقین في مقامٍ امین ” وجود دارد ؟ **************** بحث ما در خصوص مدارا به اینجا رسید که اهمیت مدارا در روایات را از نظر گذراندیم و گفتیم که مدارا نه فقط از لحاظ عقیدتی و ایمانی و ذهنی بلکه از لحاظ عینی هم تأثیر مهمی در زندگی ما دارد و سلامت دین و دنیای ما در این مدارا و مشی مداراجویانه است . اکنون که این اهمیت مشخص شد مناسب است تا به صورت خاص توجهی داشته باشیم به مخاطبان مدارا . مخاطبان مدارا حال که به ضرورت مدارا و تأثیر و اهمیت آن در سلامت و آسودگی دین و دنیا رسیده ایم مناسب است تا به طور خاص ببینیم در روایات اسلامی دامنهء مخاطبین این مدارا چگونه است . ۱– مدارای با دوستان : اگر چه معمولاً در لسان روایات به هنگام توصیه به برخورد با دوستان از واژهء رِفق استفاده می شود ولی در برخی روایات هم از لفظ مدارا استفاده شده است .مانند این روایت از پیامبر (ص) که توصیهء به مدارای با دوست همراه و همنشین با انسان می کنند ( و مداراةُ صاحِبِک ) [ بحار لانوار – جلد ۷۸ ، ص ۲۷۲ ] و یا امام علی (ع) که توصیهء به مدارای با دوستان می کنند ( و مداراةُ الأصدقاء ) [ بحار الانوار ، ج۱ ، ص ۱۳۰ ]اما نکته مهم در مسألهء برخورد با دوستان و همراهان اینست که این نرمی و ملایمت و چشم پوشی از خطاها و تغافل باعث آن می شود که دوستی و صمیمیت مستحکم شده و رفاقت ادامه یابد . چنانکه حضرت علی (ع) می فرماید :” بالرّفقِ تدومُ الصُّحبة ” ( غررالحکم )( با نرمی و ملایمت و مدارا مصاحبت و دوستی دائمی خواهد شد . )پیامبر اکرم (ص) که خود مظهر اعلای مدارا و رفق و ملایمت بودند همواره در بسیاری از جملاتشان توصیهء به نرمی و مدارا و چشم پوشی از خطای دوستان می کنند و می فرمایند خداوند تعالی نرم و اهل مدارا است و نرمی و مدارا کردن را دوست دارد( ان الله تعالی رفیقٌ یحبّ ُ الرّفق ) [ نهج الفصاحة و نیز صحیح مُسلم ج ۸ ص ۲۲ ) . از سوی دیگر در روایات اسلامی می بینیم که خرده گیری و سخت گیری و اندک بینی بسیار نکوهیده و به عنوان آفات دوستی از آن اد می شود . اساساً هر کاری و گفتار و رفتاری که دوست خود را به خشم و غضب آوریم بزرگترین آفت دوستی ذکر شده است و به فرمایش حضرت علی (ع) مؤمنی که دوست و برادر خود را به خشم و غضب آورد در واقع از او جدا شده است و رشتهء دوستی اش گسسته و پاره شده است( إذا احتَشَمَ المؤمنُ أخاهُ فقدَ فارقَهُ ) [ حکمت ۴۸۰ نهج البلاغه ] در آموزه های اسلامی اِشکال تراشی و ایرادگیری در روابط با دیگران بسیار نکوهیده شده است . پیامبر اکرم حضرت محمد مصطفی (ص) که الگو و اسوهء حسنهء ماست روش و مشی پیامبری و بعثت خود را در جمله ای زیبا چنین بیان می دارد که : ” انّ الله تعالی لَم یبعثني مُعَنِّتاً و لا مُتَعَنّتاً و لکن بَعَثَني مُعَلِّماً مُیسَِّراً “( کنزالعُمّال / ج ۱۱ ، ص۴۲۴ – و نیز در نهج الفصاحة )یعنی خداوند تعالی مرا اشکال گیر و ایراد گیر و برای اشکال تراشی مبعوث نکرد ، بلکه مرا آموزگاری آسانگیر و آسان ساز برانگیخت . همچنین در مراودات و دوستی ها پیامبر اکرم (ص) می فرمایند از خشکی و خشونت و « غلظت » بپرهیزید و با مدارا و نرمی با یکدیگر سرگرمی و تفریح داشته باشید چرا که من دوست ندارم در دین شما خشونتی دیده شود . ” اُلهوا و العَبُوا فإنّی أکرَهُ أن یُری في دینکُم غِلظَة “( نهج الفصاحة و نیز کنز العُمال ج ۱۵ ، ص ۲۱۲ ) ان شاء الله ادامهء این موضوع را در نوبتی دیگر پی می گیریم . از خداوند بزرگ می خواهیم که ما را هر چه بیشتر به وظایف ایمانی و انسانی و اسلامی مان آشنا فرماید . آمین . والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته