حجت الاسلام والمسلمین دکتر سید محمد ناصر تقوی
«بسم الله الرحمن الرحيم »الحمدلله ربّ العالمین و الحمدلله الذی خلقَ اللیّل و النّهارَ بقوّته و مَیَّزَ بینهما بقدرتِه و جَعَلَ لِکُلّ ِ واحد ٍ منهُما حدّاً محدوداً و أمَداً مَمدوداً .( بخشی از تحمیدیهء دعای ۶ صحیفهء سجادیه )و صلّی الله علی سیدّنا و حبیبنا ، رسول ِ الله علی العالمین محمّد ٍ و علی آله الطّیبین الطاهرین و علی اصحابه المُکرّمین .عبادالله ! اوصیکم بتقوی الله و اتبّاع امره و نهیه .خود و شما را به پرهیزکاری و تقوای الهی توصیه می کنم .پرهیزکاری ؛ مصداقی از ریسمان ِ الهیاین آیهء شریفه را در قرآن کریم حتماً تلاوت نموده اید که خداوند می فرماید : ” وَاعْتَصِمُواْ بِحَبْلِ اللّهِ جَمِيعًا وَلاَ تَفَرَّقُواْ” [ آل عمران / ۱۰۳ ] یعنی به ریسمان الهی چنگ زنید و متفرّق نشوید . مفسّرین در ذیل این آیه با استفاده از روایات و تفسیر های گفته شده پیرامون « حَبل الله » و اینکه ریسمان الهی چیست موارد مختلفی را بیان نموده اند . از جمله اینکه این ریسمان الهی اسلام ، قرآن ، پیامبر و اهل بیت طاهرینش هستند . یکی دیگر از این مصادیق حَبل الله که در واقع وسیلهء ارتباطی با ذات پاک احدیت هستند بنا به آنچه که از خطبهء ۱۹۰ نهج البلاغه حضرت علی (ع) استنباط می کنیم پرهیزکاری و تقوای الهی است . آنجا که می فرمایند : ” فاعتصموا بتقوي الله فانَّ لَها حَبلاً وثيقاً عروتُهُ و معقلاً منيعاً ذِروَتُهُ… “( نهج البلاغه / خطبهء ۱۹۰ )پس به پرهیزکاری و تقوای الهی پناه گیرید چرا که ریسمان ِ پرهیزکاری استوار و مطمئن است و دستگیرهء آن محکم و قلّهء بلند آن پناهگاهی مطمئن است . همهء این واژگان مثل ریسمان ِ مطمئن و استوار یا دستگیره ای محکم و قلّهء بلند و پناهگاهی مطمئن ، برای درک این معنی است که پرهیزگاری و تقوای الهی می تواند انسان را از لغزشها و فرو افتادن در پرتگاه ها و قعر درّه های هلاکت در مسیر زندگی حفظ نماید . همانند تعابیری که در خطبهء ۱۶ نهج البلاغه آمده است که ” ألا وَ إِنَّ التَّقْوَى مَطايا ذُلُلٌ” یعنی به هوش باشید که پرهیزکاری همچون مَرکبهایی راهوار هستند که مطمئناً شما را به مقصد و به بهشت هدایت می کنند : ” فَاءَوْرَدَتْهُمُ الْجَنَّةَ ” یعنی این مرکبهای راه بَلَد شما را وارد بهشت می کنند . تعابیری چون ریسمان ، دستگیره ، قُلّه و مَرکَب راهوار از سوی دیگر حکایت از این دارد که انسان قدرت انتخاب دارد . یعنی مثل کسی که در دره ای افتاده و می خواهد خارج شود . تصّور کنید ده ریسمان در این درّه افتاده است و فردی که می خواهد خارج شود نمی داند کدامیک از اینها معتبر و محکم هستند . شاید ریسمانی پوسیده باشد و بعد از چند متر بالا رفتن پاره شود و انسان با شدّت به ته درّه سقوط کند . یا دستگیره های مختلفی را تصّور کنید که ظاهرشان چندان تفاوتی ندارد ولی همهء آنها مستحکم نیستند و ممکن است بعد از اینکه انسان ، وزنش را به آن دستگیره تحمیل کرد از جا کنده شوند و انسان وقتی به آن اتّکا کند کنده شود و مثل کوهنوردانی که دستگیره و میخچهء نامطمئن آنها کنده می شود از ارتفاع به درّه سقوط کند . یا تصّور کنید وقتی که سیلی فراگیر همهء شهر را فرا می گیرد و همه جا امواج خروشان و مرگبار آب می آید . کدام بلندی مطمئن است که انسان انتخاب کند و جان خویش را به سلامت بَرد . قطعاً به کوهی بلند و مستحکم نه آب می تواند آسیب رساند و نه به قلهء مرتفع آن برسد . مثال ِ اسب یا مَرکب ِ راهوار هم همینطور است . در جائیکه اسبهای مختلفی برای سوار شدن و انتخاب هست . حضرت علی (ع) می فرماید اسب راهوار را سوار شوید که هم می توانید عنانش را بگیرید و هم با اطمینان و آرامش راه را بلد است و شما را به مقصد می رساند . سوار اسبهای سرکش و وحشی نشوید که شما را با مغز به زمین خواهند کوبید و نه تنها به مقصد نمی رسید که آسیب جدی می بینید . آن اسبهای راهوار تقوی است ( مطا یا ذَلُلُ ) و آن اسبهای سرکش گناهان و خطاها هستند ( ألا وَ إنَّ الخطایا خیلٌ شُمسٌ ) آن ریسمان ِ مطمئن و استوار و محکم تقوای الهی است و آن دستگیرهء محکم و قلهء بلند و مطمئن همان پرهیزکاری است ( فإنًّ لها حبلاً وثیقاً عُروَتُه و مَعقلاً منیعاً ذِروَتُه ) و به راستی که خداوند این دنیا را و ما را برای همین خلق نموده تا ببیند از میان این همهء مصادیق ِ ریسمان و دستگیره و پناهگاه و مَرکَب و … کدام را انتخاب می کنیم و همین ابتلاء و آزمایش ماست . بهترین عمل ِ ما بهترین انتخابهای ماست و خداوند می خواهد ببیند کدامیک ما بهترین انتخاب و عمل را داشته ایم :هو الذی خلق الَموتَ و الحیوة لیبلوَکُم ایّکُم احسن ُ عملاً ( سوره ملک / ۲ ) .چنانکه حضرت علی (ع) می فرماید : ” … ولَسنا لِلدّنیا خُلِقنا و لا بالسّعي لَها اُمِرنا و إنّما وُضِعنا فیها لِنُبتَلی بِها و نَعمَل فیها لِما بَعدَها ” ( غررالحکم ) ما برای دنیا آفریده نشده ایم و به کوشش برای مقصد ِ دنیا أمر نشده ایم بلکه برای این در دنیا قرار داده شده ایم که بوسیلهء آن آزمایش شویم و در ظرف ِ دنیا برای بعد از آن ( آخرت ) عمل نمائیم . آنچه گفته شد : بحث ما در خصوص مدارا در اسلام بود و گفتیم در روایات اسلامی مخاطبان مدارا چند دسته هستند . از جملهء این مخاطبان مدارا به مدارا با دوستان ، مدارا با دشمنان و در جلسهء گذشته به مدارا با دوستان بد مثل حسودان و … اشاره کردیم . مخاطبان دیگری نیز در این موضوع در روایات مورد توجه قرار گرفته اند ، که امروز به برخی از آنها اشاره می کنیم . ۴– مدارا در خانواده : یکی دیگر از مواردی که در روایات اسلامی جلب توجه می کند توصیه و تأکید به مدارا در خانواده و در مواجهه با همسر و فرزندان است . پیامبر گرامی حضرت محمد مصطفی ( ص) رفق و مدارا را نعمتی برای هر خانه می دانند و می فرمایند این رفق و مدارا به اهل هر خانه ای که عطا شد چیزی جُز سود و نفع برای آن خانواده به ارمغان نیاورد : ” ما اعطيَ أهلُ بیت ٍ الرّفق الّا نفعَهُم “[ نهج الفصاحة و نیز در المُعجمُ الکبیر ، ج ۱۲ ، ص ۲۵۴ ] و چنانچه پیشتر در این موضوع به مناسبت اشاره کردیم امام صادق (ع) می فرمایند هر خانواده ای که با رفق و مدارا با یکدیگر ( در بین اعضاء خانواده ) با هم برخورد کنند خداوند به رزق و روزی آنان وسعت و گشایش می بخشد ( عن ِ الصادق (ع) : قال : أیُّما اهل ُ بیت ٍ أُعطوا حَظَّهُم مِنَ الرِّفق فَقَد وَسَّعَ الله علیهم في الرّزق )[ وسایل الشیعة ، ج ۱۵ ، ص ۲۷۰ ] و همچنین حضرت علی (ع) در وصیت خویش به فرزند معنوی اش « محمد بن حنیفه » چنین وصیت می کند که در هر حال و شرایطی با همسر ِ خود با مدارا و ملاطفت و رفتار خوش برخورد کن تا زندگی بر تو گوارا باشد .( من وصیة ِ امیر المؤمنین علیه السلام لِوَلَیِه محمد ِ بن الحنیفة : …. فََدارِها علی کُلّ ِ حال ٍ وَ اَحسِن ِ الصُّّحَبةً لَها لِِیَصفُوا عَیشُُک ) [ وسائل الشیعة ، ج ۲۰ ، ص ۱۶۹ ] البته این فقط توصیهء« یک طرفه به مردان نیست که مدارای با زنان خود داشته باشند بلکه می بایست این مدارا طرفینی باشد و زن نیز با همسر خود و شوهر خود مدارا داشته باشد . چنانکه حضرت امیر (ع) در جای دیگر می فرمایند : بدترین زنان کسی است که سازگاری و بردباری نداشته باشد ( شَرُّ الزَّوجات مَن لا تُواتي ) [ غررالحکم ] زنی که خرده گیر باشد و بنای بر ناسازگاری بگذارد و مدارا نکند زندگی را برکام خود و همسر و خانواده اش تلخ و جهنم می کند و از سوی دیگر مردی که در مسایل ریز و درشت اهل گذشت و مدارا نباشد آرامش محیط خانواده را بر هم می زند و این در حالیست که حضرت علی (ع) به محمد بن حنیفه فرمود : ” فَدارِها علی کُلِّ حال ” یعنی در هر شرایطی با او مدارا کن چه حق با تو باشد و چه او غافلانه و جاهلانه حرفی زده باشد و … چنانکه در حدیث دیگری که از اسحق بن عمّار نقل شده است امام صادق (ع) از جمله حقوق زن بر شوهرش را مواردی می داند که اگر این موارد را شوهر انجام دهد بر همسرش احسان کرده و از نیکوکاران خواهد بود . از جملهء این موارد اینست که :” وَ إن جَهِلَت غَفَرَلَها ” [ وسایل الشیعه ، ج ۲۰ ، ص ۱۶۹ ]یعنی اگر زن از روی نادانی خطایی را مرتکب شد او را ببخشد و از خطایش در گذرد . 5– مدارا در برابر سایر عقیده ها ( مدارای درون دینی و بین الادیانی ) در ابتدای بحث مدارا گفتیم که مدارا و رواداری اساساً در مقابل نظرات متفاوت و متغایر با ایده و نظر انسان می باشد و اگر امر به مدارا شده ایم ، در مورادی که این اختلاف نظر بیشتر است ضرورت و لزوم مدارا نیز بیشتر می باشد . در مقابل اندیشه های مغایر چه از نوع اندیشه های برون دینی یعنی با پیروان ادیان دیگر ( مسیحی ، یهودی و زرتشتی ) مأمور به مدارا هستیم . چنانکه خداوند وقتی در قرآن کریم می خواهد از ضرورت گفتگو با اهل کتاب و دیگر ادیان صحبت کند به پیامبرش حضرت محمد (ص) می فرماید که ای پیامبر بگو که ای اهل کتاب بیایید تا بر سَر ِ مشترکات و آنچه که مورد قبول همهء ماست و آن پرستش خداوند است گِرد هم آئیم ( قُل یا اهل َ الکتاب تعالوا إلی کلمة ٍ سواءٍ نبینا و بینکم …. ) کسی که دیگرانی که همچون او نمی اندیشند را دشمن بدارد و به خاطر این نگاه غیر مداراگون ، دیگران هم بغض او را داشته باشند به فرمودهء پیامبر اکرم (ص) بدترین مردم است :” شَرُّ النّاس مَن یَبغِضُ النّاس و یُبغضونه ” [ بدترین مردم کسی است که مردم را دشمن بدارد و مردم نیز او را دشمن دارند )[ تحف العقول ، ص ۲۷ و نیز در نهج الفصاحة ) نکته ای که باید در روایات مدارا بدان توجه کرد اینست که در بسیاری روایات ، مخاطب روایات « النّاس » است یعنی تمام مردم فارغ از اعتقاد و ایمانشان . چنانکه در قرآن کریم نیز وقتی خداوند می فرماید « یا ایها الناس » منظور هر گروه و دسته از انسانها با هر عقیده ای است و این فرق می کند با جایی که می فرماید : « یا ایها الذین آمنوا » . اینکه حضرت رسول ( ص ) می فرماید از اموری که باعث اتمام و صحّت کامل کارها و امور می شود ، « اخلاقی » است که با همهء مردم مدارا کند ( خُلقٌ یُداری ِ به النّاس ) قطعاً منظور، « مردم » با هر اعتقادی می باشند و بلکه این مدارای با دیگر پیروان ادیان و مذاهب را نیمی از ایمان خودت می داند و این خیلی نکتهء مهمی است . یعنی پیامبر اکرم نیمی از ایمان در گرو همین مدارا با همهء اقشار مردم و همهء پیروان عقیده هاست : ” مُداراةُ النّاس نصفُ الایمان ” ( نهج الفصاحة ) و نفرموده اند « مُداراةُ المؤمن » یا « مُداراةُ المُسلِم ِ » نصفُ الإیمان ! طبیعتاً و منطقاً وقتی مدارای با دشمنان در روایات مورد تصریح قرار گرفته ( مداراةُ العدوّ ) بدون شک کسانی که فقط اختلاف نظر اعتقادی با ما دارند و هیچ دشمنی ای بین ما و آنها نیست و بلکه به تصریح و تأکید قرآن می بایست با آنان بر سر مسایل مشترک بنشینیم و گفتگو کنیم ، حتماً باید مخاطب مدارای ما باشند و با رفتاری مدارا جویانه با آنان برخورد کنیم .در مورد فرقه های مختلف اسلامی نیز یعنی اختلافات درون دینی و مذهبی نیز توصیهء به مدارا صورت گرفته است . احادیث مختلفی از اهل بیت طاهرین پیامبر (ص) در خصوص مدارا با فرق مختلف اسلامی وجود دارد . در موارد مختلفی از امام معصوم (ع) سؤال می کنند و امام جواب می دهد که با دیگر برادران مؤمن خود بر اساس مدارا رفتار کنید ( علی سبیل المُداراة ) [ برای نمونه مراجعه کنید به : بحار الانوار ، ج ۸۸ ، ص ۹۶ و نیز الاستبصار ، ج ۴ ، ص ۱۴۷ ] ان شاء الله ادامهء این بحث را در نوبتهای بعدی تقدیم خواهیم کرد .خدایا به ما توفیق عمل به دستورات انسان ساز خودت را عطاء بفرما ! والسلام علیکم و رحمة الله و برکاته