پیامبر اسلام(ص) در همه حالات زندگی خود پیام محبت و صلح و دوستی را به بشریت تعلیم میدهد. هیچگاه از خشونت و ارعاب در سیره پیامبر(ص) چیزی را نمیتوان یافت و لذا اینکه عدهای به نام اسلام و پیامبر(ص) درصدد ترویج خشونت و وحشت در جامعه هستند، هیچ نسبتی با حقیقت اسلام و رفتار پیامبر اکرم(ص) ندارد.
خطیب: آیت الله دکتر رمضانی امام و مدیر مرکز اسلامی هامبورگ
خطبه نماز جمعه تاریخ: 09.01.2015
بسم الله الرحمن الرحيم
الحمد لله ربّ العالمين و الحمد لله الذی لا مُضادّ له في مُلكه و لا مُنازِعَ لَهُ في أمره. الحمدالله الذی لا شريك لَهُ في خلقه ولا شبيه لَهُ في عَظَمَتِه (جزء من دعاء الإفتتاح) وصلّی الله علی سيدّنا ونبيّنا محمّد صلّی الله عليه وعلی آله الطاهرين واصحابه المنتجبين.
عبادالله ! أُوصيكم و نفسي بتقوی الله و اتّباع امره و نهیه.
با توجه به اینکه امروز روز ولادت پیامبر رحمت، حضرت محمّد(ص) میباشد و برای همه مسلمانان و بلکه همه پیروان ادیان آسمانی و حتّی پیروان ادیان غیر الهی مبارک است، خطبه این هفته را درباره آن پیامبر مهر و عطوفت و رحمت اختصاص میدهیم. امید است که همه ما بتوانیم پیرو آن پیامبر راستین صلح و دوستی باشیم؛ زیرا خدای متعال آن حضرت را به عنوان الگوی تمام عیار حق معرفی میکند و میفرماید: «لَقَدْ كانَ لَكُمْ في رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ».[۱]
ولادت آن حضرت در عام الفیل در سال ۵۷۰ میلادی در شهر مکه و از نسلی پاک بوده است. مادرش آمنه دختر «وهب بن عبد مناف» و پدر بزرگوارش «عبدالله بن عبدالمطلب»، هر دو از نسلی موحد و پاک بوده اند. بر اساس تاریخ قطعی، در زمان ولادتش حوادث مهمی رخ داد که شاید حکایت از «بیدارباش» برای پیشرفت و ترقی انسانها بوده است؛ حوادثی چون:
– لرزیدن کاخ انوشیروان و فرو ریختن چهارده کنگره آن
– خاموش شدن آتشکده فارس که هزار سال زبانه میکشید
– خشکیدن دریاچه ساوه و …
در روایتی معتبر از امام صادق(ع) روایت شد که رسول اسلام در قرآن کریم دارای ده نام است: محمّد[۲]، احمد[۳]، عبدالله[۴]، طه[۵]، یس[۶]، نون[۷]، مزمل[۸]، مدثر[۹]، رسول[۱۰]، مذکّر[۱۱]. برخی از علماء اسامی دیگری را نیز بر اساس اوصافی که برای پیامبر اکرم (ص) در قرآن آمده است استخراج کردهاند. در کودکی پدر و مادرش را از دست داد و یتیمی را در زندگی خود تجربه کرد. قرآن کریم به همین نکته اشاره کرده: «أَ لَمْ يَجِدْكَ يَتيماً فَآوى».[۱۲] تا پیش از بعثت در نزدم مردم با لقب «امین» شناخته میشد و خدای متعال به جهت شایستگیهای منحصر آن حضرت، او را در سن ۴۰ سالگی به پیامبری مبعوث نمود.
بی شک همه ابعاد وجودی پیامبر(ص) برای مسلمانان میتواند درس و پیام داشته باشد. اما در این فرصت به سیره پیامبر اشاره میشود تا در زندگی عملی ما بیشتر مورد توجّه قرار گیرد. آنچه در ابتدا اشاره به آن ضروریست این نکته است که همه مقامات و درجات پیامبر اکرم(ص) به واسطه مقام عبودیت و بندگی آن حضرت حاصل شده است. او به دلیل همین بندگی، صاحب مقام ولایت و رسالت و نبوت و امامت گردید و آخرین پیامبر اولوالعزم و صاحب شریعت شد و دینی که آورد برای همه انسانها بوده و جهانی است: «وَ ما أَرْسَلْناكَ إِلاَّ كَافَّةً لِلنَّاسِ»[۱۳]
آنچه در تمام مراحل زندگی آن حضرت ظهور و آشکار گردید، رأفت و مهربانی و مدارای او با مردم بود. آن حضرت با همین روش توانست مردمی را که بدترین فرهنگ را داشتند جذب نماید و مسیر بندگی را به آنان بیاموزد. لذا آن حضرت بهترین معلم و مربّی هدایت بشر بود و با روش و سلوک عملی خود انسانها را به اخلاق و معنویت فرا خواند. برای ما بسیار مهم است که به همه ابعاد زندگی آنحضرت توجه داشته باشیم. لذا تلاش میشود گوشههایی از ابعاد مختلف سیره آنحضرت مورد اشاره قرار گیرد.
توجّه به این نکته ضروریست که اساس سیره پیامبر(ص) بر مبنای اعتقاد به توحید است و خدای متعال با کلمه «قل» این سیره را به پیامبرش آموزش میدهد و میفرماید: « قُلْ لَنْ يُصيبَنا إِلاَّ ما كَتَبَ اللَّهُ لَنا هُوَ مَوْلانا وَ عَلَى اللَّهِ فَلْيَتَوَكَّلِ الْمُؤْمِنُونَ؛[۱۴] بگو هیچ گاه جز آنچه خداوند برای ما مقرر داشته است به ما نمیرسد. او سرور ماست و مومنان باید تنها بر خدای متعال توکل کنند».
در سیره پیامبر اکرم(ص) رابطه با خداوند مهمترین رابطه و اصل در زندگی است و به همین جهت آن حضرت به هر آنچه که این رابطه را توسعه دهد اهتمام میورزد و به آن توجّه عمیق دارد. لذا راز و نیاز با خداوند برای پیامبر رحمت که همه چیز خود را از خدای متعال دارد، در تمام مراحل زندگی ایشان مهم است. او خدای متعال را بر اساس عشق و معرفت خالصانه عبادت میکند و با او راز و نیاز مینماید. در روایت است: « كَانَ النَّبِيُّ إِذَا قَامَ إِلَى الصَّلَاةِ يَرْبَدُّ وَجْهُهُ خَوْفاً مِنَ اللَّه؛[۱۵]پیامبر خدا(ص) هرگاه به نماز میایستاد از خوف خداوند رنگ از چهرهاش میپرید». وقت نماز که میشد هر گفتگویی را قطع میکرد و فقط با خدا سخن میگفت لذا نقل شده: « كَانَ رَسُولُ اللَّهِ يُحَدِّثُنَا وَ نُحَدِّثُهُ فَإِذَا حَضَرَتِ الصَّلَاةُ فَكَأَنَّهُ لَمْ يَعْرِفْنَا وَ لَمْ نَعْرِفْهُ؛[۱۶]رسول خدا چنین بود که با ما مشغول صحبت و گفتگو بود، چون وقت نماز میرسید گویا نه او ما را میشناخته و نه ما او را میشناسیم».
آن حضرت از همه به خدا عارفتر و عاشقتر بود و به راز و نیاز با خدا مشتاقتر بوده است و به خلوت خود با خدا توجّه جدّی و عمیق داشته و زمانی را به آن اختصاص میداد و در هیچ زمانی خلوتش را تعطیل نمیکرد. آنقدر به نماز که معراج مومن واقعی است توجّه داشت که برای آن انتظار میکشید و شوقش برای عبادت افزون میشد و چشم به راه رسیدن وقت نماز بوده: « کانَ النَّبِیُّ یَنتَظِرُ وَقتَ الصَّلاةِ وَ یَشتَدُّ شَوقُهُ وَ یَتَرَقَّبُ دُخُولَهُ».[۱۷]
آن حضرت افتخارش این بود که بندهترین بندگان خداست و لذا نسبت به همه حتّی کودکان متواضع بود و در سلام بر آنان پیشی میگرفت و بر کسی فخر نمیفروخت و تکبر نمیورزید. نقل شده مردی خدمت آن حضرت آمد و هنگام سخن گفتن با پیامبر(ص) خود را باخت و به لرزه و لکنت زبان افتاد. پیامبر(ص) او را دلداری داد و فرمود: «هَوِّنْ عَلَيْكَ فَلَسْتُ بِمَلِكٍ إِنَّمَا أَنَا ابْنُ امْرَأَةٍ كَانَتْ تَأْكُلُ الْقَدَّ؛[۱۸] آرام باش و آرام گیر، من که پادشاه نیستم. من فرزند زنی هستم که قدّ (غذای ساده مثل اشکنه) میخورد».
آنقدر حضرت خود را عادی و معمولی نشان میداد تا هیبت او از جاذبهاش نکاهد و مردم در او چهره یک حاکم مقتدر نبینند، بلکه او را پدر امّت و پیامبر رئوف و مهربان از جانب خدا بدانند. آن حضرت در هر زمانی چه هنگام خوابیدن، یا بیدار شدن، هنگام آمادگی برای نماز شب، در کنار سفره و بعد از غذا، هنگام سفر همواره در دل و زبان به یاد خدا بود و در حقیقت خدا محبوب و معشوق حقیقی آن حضرت بود و تمام حالات آن حضرت انسان را به یاد حق، حقیقت و خدا میانداخت. بزرگترین وظیفه پیامبر (ص) هم همین بود که بشر را با خدای مهربان آشنا کند تا در زندگی خود احساس آرامش و امنیت داشته باشد.
آن حضرت در نظافت، زیبایی و آراستگی اسوه و الگو بود؛ همیشه خود را در آینه نگاه میکرد و موی سر خود را شانه میزد و گاهی هم به جای آینه در ظرف آب نگاه میکرد و موی سر خود را مرتب میساخت. علاوه بر اینکه خود را برای خانواده آراسته و مهیا میکرد، برای برادران دینی هم خود را میآراست: « وَ كَانَ يَنْظُرُ فِي الْمِرْآةِ وَ يُرَجِّلُ جُمَّتَهُ وَ يَمْتَشِطُ وَ رُبَّمَا نَظَرَ فِي الْمَاءِ وَ سَوَّى جُمَّتَهُ فِيهِ وَ لَقَدْ كَانَ يَتَجَمَّلُ لِأَصْحَابِهِ فَضْلًا عَلَى تَجَمُّلِهِ لِأَهْلِهِ».[۱۹] آن حضرت خود را معطر میساخت و بدنش را همیشه پاکیزه و نظیف میکرد و دندان خود را چه قبل از خواب و چه بعد از خواب مسواک میزد.[۲۰] چه اینکه در پوشش لباس هم در عین حال که ساده پوش بود، اما همیشه تمیز بود.
سیره آن حضرت در خصوص خانواده برای همه میتواند الگو و اسوه باشد؛ زیرا ازدواج در نزد پیامبر بنیان و پیمانی مهمی است که خدای متعال آنرا دوست دارد.[۲۱] چه اینکه طلاق و جدائی بدترین و منفورترین چیز نزد او بوده است. آن حضرت بر اساس آموزۀ قرآن کریم ازدواج را از آیهها و نشانههای حقتعالی میدانست: «وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ».[۲۲] چه اینکه بر اساس درک از این آیه دو عامل «محبت» و «گذشت» در ایجاد الفت و پیوند بین دو همسر و ایجاد تفاهم به عنوان نقش محوری دانسته شده است.
آن حضرت نسبت به زنان و کودکان مهربانترین بود: « کانَ رَسُولُ اللهِ أَرحَمُ النَّاسِ بِالنِّساءِ و الصِّبیانِ»[۲۳] و همیشه سفارش میکرد که به همسر خود نیکوکارتر باشید: « خِيَارُكُمْ خِيَارُكُمْ لِنِسَائِهِم»[۲۴]و در بعضی اوقات با آنان شوخی میکرد و هیچگاه در خانه خشک و عبوس نبود: « كَانَ رسول الله يَمْزَحُ وَ لَا يَقُولُ إِلَّا حَقّا».[۲۵] چه اینکه هیچگاه چیزی را بر آنان تحمیل نمیکرد و آنها را به زحمت نمیانداخت و میفرمود: « أنا وَ أتقياءُ أمَّتي بَراءٌ مِنَ التَّكلُّفِ؛[۲۶]من و پیروان فضیلت خواه از امتم از تحمیل کار و کلفت به دیگران بیزار هستیم». در حقیقت کانون خانواده از نظر پیامبر اکرم(ص) باید سرشار از عشق، مودت، صفا، صمیمت، انس و آرامش و به دور از هر نوع نزاع و مشاجره و اختلاف و درگیری باشد.
در خصوص سیره آن حضرت در تربیت کودکان میفرمود: « أَكْرِمُوا أَوْلَادَكُمْ »[۲۷] و سفارشهائی را درباره کودکان داشتند. از جمله اینکه کودکان را دوست بدارید و نسبت به آنان رئوف و مهربان باشید.[۲۸] در جای دیگر فرمود به فرزندان خود احترام کنید و با آداب و روش پسندیده با آنها معاشرت کنید.[۲۹] درباره حقوق فرزندان والدین سفارشهای دقیق و کاملی را فرمودند.
رفتارهای اجتماعی پیامبر(ص) که حکایت از نوع دوستی و انسان دوستی حضرت دارد، برای همه مخصوصاً افراد در این زمان میتوان الگو اسوه باشد. آن حضرت با مردم با محبت رفتار میکرد و با تبسم کلام خود را القاء میکرد: « کانَ اکثرُ النَّاسِ تَبَسُّماً و ضِحکاً فی وجُوهِ اصحابِه».[۳۰] بیش از همه، لبخند داشت و در روی یارانش خنده میکرد و با خوش رفتاری از آنان احوال پرسی میکرد و گاهی وقتی چند روز یاران خود را نمیدید از حالشان میپرسید و به خانه آنها سر میزد. امیرالمومنین(ع) درباره پیامبر اکرم(ص) میفرمود: « كَانَ رَسُولُ اللَّهِ إِذَا فَقَدَ الرَّجُلَ مِنْ إِخْوَانِهِ ثَلَاثَةَ أَيَّامٍ سَأَلَ عَنْهُ فَإِنْ كَانَ غَائِباً دَعَا لَهُ وَ إِنْ كَانَ شَاهِداً زَارَهُ وَ إِنْ كَانَ مَرِيضاً عَادَهُ؛[۳۱] هرگاه کسی از برادران دینیاش را سه روز نمییافت سراغ او را میگرفت؛ پس اگر غایب و در سفر بود برایش دعا میکرد. اگر شاهد و حاضر در شهر بود به دیدارش میشتافت و اگر بیمار بود به عیادتش میرفت».
آن حضرت در میان مردم و با مردم زندگی میکرد و در سطح مردم سخن میگفت و با اخلاق کریمانهاش حالات همه مردم را مراعات میکرد. با سعه صدری که داشت نسبت به ناملایمات و نسبت به حرفهای تند دیگران صبوری میکرد و با لبخند میگذشت. آن حضرت بر اساس اصولی که در اسلام وجود داشت برخورد میکرد و هیچگاه اجازه نمیداد که به کسی خیانت شود و یا حقوق دیگران مورد تجاوز قرار گیرد و نیز اجازه نمیداد که به کسی ظلم شود و یا ظلم از کسی پذیرفته گردد و بلکه همگان را یادآوری میکرد که به کسی ظلم نشود و ظلم هم پذیرفته نگردد.
اگر مسلمانان در ابعاد دیگر نیز سیره پیامبر اکرم(ص) را مورد مطالعه قرار دهند و بر اساس آن عمل کنند، بی شک در مقام عمل پیروی خود از پیامبرش را نشان داده و همان باعث میشود که همه از آثار تربیتی حقیقت اسلام بهره مند شوند.
البته یادآوری این نکته ضروری است که پیامبر اسلام(ص) در همه حالات زندگی خود پیام محبت و صلح و دوستی را به بشریت تعلیم میدهد. هیچگاه از خشونت و ارعاب در سیره پیامبر(ص) چیزی را نمیتوان یافت و لذا اینکه عدهای به نام اسلام و پیامبر(ص) درصدد ترویج خشونت و وحشت در جامعه هستند، هیچ نسبتی با حقیقت اسلام و رفتار پیامبر اکرم(ص) ندارد. البته همه علمای اسلام از شیعه و سنی روش اسلام ستیزانه آنان را محکوم کرده و حکم به تبری و جدایی از آنها دادند.
امید است جامعه اسلامی بر اساس آموزههای دقیق پیامبر(ص) خود را به رفتار و اخلاق نبوی آراسته کنند و با عمل به سیره علمی و عملی پیامبر(ص)، مسلمان بودن خود را نشان دهند تا همه بشریت دوستی و مدارا و محبت و معرفت و حکمت را در جامعه امروز بشری که از هر زمانی به آن بیشتر نیازمند است، تجربه نمایند و با تلاش همدیگر ریشه هر نوع ظلم به بشر ریشه کن گردد.
[۱] . احزاب(۳۳)؛ آیه ۲۱
[۲] . «وَ مَا محُمَّدٌ إِلَّا رَسُولٌ قَدْ خَلَتْ مِن قَبْلِهِ الرُّسُلُ…». آل عمران(۳)؛ آیه: ۱۴۴
[۳] . «َ مُبَشِّرَا بِرَسُولٍ يَأْتىِ مِن بَعْدِى اسمْهُ أَحْمَدُ ». صف(۶۱)؛ آیه: ۶
[۴] . «وَ أَنَّهُ لَمَّا قامَ عَبْدُ اللَّهِ يَدْعُوهُ كادُوا يَكُونُونَ عَلَيْهِ لِبَداً» .الجن(۷۲)؛ آیه: ۱۹
[۵] . طه(۲۰)؛ آیه: ۱
[۶] . یس،(۳۶)؛ آیه:۱
[۷] . قلم(۶۸)؛ آیه: ۱
[۸] . «يَأَيهُّا الْمُزَّمِّل». مزمل(۷۳)؛ آیه: ۱
[۹] . «يَأَيهُّا الْمُدَّثِّر». مدثر(۷۴)؛ آیه: ۱
[۱۰] . « الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ». اعراف(۷)؛ آیه: ۱۵۷
[۱۱] . « إِنَّما أَنْتَ مُذَكِّر». الغاشیه(۸۸)؛ آیه: ۲۱
[۱۲] . الضحى(۹۳)؛ آیه: ۶
.[۱۳] سبأ (۳۴)؛ آیه: ۲۸
[۱۴] . التوبة(۹)؛ آیه:۵۱
[۱۵] . بحارالانوار؛ ج: ۸۱، ص: ۲۴۸
[۱۶] . همان، ج: ۶۷؛ ص: ۴۰۰
[۱۷] . سنن النبی، ص ۲۴۸، حدیث ۲۵۷.
[۱۸] . بحارالانوار، ج ۱۶، ص ۲۲۹.
[۱۹] . همان؛ ص: ۲۴۹
[۲۰] . همان؛ ص: ۲۵۳
[۲۱] . « مَا بُنِيَ فِي الْإِسْلَامِ بِنَاءٌ أَحَبُّ إِلَى اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَعَزُّ مِنَ التَّزْوِيجِ». همان؛ ج: ۱۰۰؛ ص: ۲۲۲
[۲۲] . روم (۳۰)؛ آیه: ۲۱.
[۲۳] . المحجة البیضاء؛ ج: ۳، ص: ۱۸
[۲۴] .همان
[۲۵] . همان
[۲۶] . همان؛ ص: ۳۶۶
[۲۷] . وسائل الشیعه؛ ج: ۲۱، ص: ۴۷۶
[۲۸] . المحجة البیضاء؛ ج:۳، ص: ۴۴۳
[۲۹] . مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ؛ ج: ۱۵ ؛ ص: ۱۶۸
[۳۰] . المحجة البیضاء، ج: ۴، ص: ۱۳۴
[۳۱] . بحار الأنوار؛ ج:۱۶، ص: ۲۳۳